اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی قسمت یکم 2024
هر زبانی اصطلاحات خاص خود را دارد و اهل آن زبان، نسبت به افراد دیگر، آنها را بهتر و دقیق تر می فهمند و از کاربرد آنها بیشتر لذت می برند. زبان انگلیسی از زبان هایی است
که هزاران اصطلاح خاص خود دارد. بسیاری از این اصطلاحات به دلیل آن که کلمات تشکیل دهنده آنها ارتباط معنایی روشنی با معنای خود اصطلاح ندارند، گیج کننده اند. اصطلاح Break an arm and a leg به معنای “خیلی گران بودن” است و امروزه این اصطلاح هیچ ارتباطی با شکستن دست و پا ندارد، اما صدها سال پیش احتمالأ ارتباطی وجود داشته است
برای فهم یک زبان و فرهنگ کاربران آن، زبان آموز ناگزیر به یادگیری اصطلاحات آن زبان است، زیرا این جنبه از زبان، زبان آموز را با فرهنگ آن زبان بیشتر آشنا می سازد و یادگیری
آن زبان را جذاب تر و شیرین تر می کند و برای یادگیری آن او را بیشتر برمی انگیزد. اصطلاحات زبان انگلیسی از منابع گوناگون ریشه می گیرند: از کتاب مقدس گرفته تا اسب سواری، و از حکایات قدیم گرفته تا زبان عامیانه معاصر. نویسندگان و داستانسرایان معروف همچون هومر، ایزوپ، جفری چوسر و ویلیام شکسپیر برای جذاب تر نمودن
اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی
نوشته های خود اصطلاحاتی بوجود آورده اند. از آنجا که این نویسندگان معروف بودند، عبارات و اصطلاحات ساخته شده آنها نیز بالطبع رواج پیدا کردند. اغلب اوقات از منشأ این
اصطلاحات اطلاع دقیقی نداریم و یا اینکه نمیدانیم از چه زمانی و توسط چه کسانی بوجود آمده اند.
بسا برخی از اصطلاحات، ریشه در محاوره و یا در ضرب المثل ها و کلمات قصار دارند.
اهل فن در مورد منشا اکثر اصطلاحات اتفاق نظر ندارند، اما اکثر متخصصان در مورد منشا بیش از هفتصد اصطلاحی که در این کتاب آمده است تا اندازه ای اتفاق نظر دارند. واژه
اصطلاحات رایج و پرکاربرد انگلیسی
idiom در فرهنگ های زیر به این معانی آمده است:
در فرهنگ پیشرو آریانپور به معنی “زبان ویژه” و “اصطلاح” آورده شده و در فرهنگ معاصر هزاره به معنی “گويش”، “زبان” و “اصطلاح” آمده است.
فرهنگ بزرگ وبستر واژه idiom را “ویژگی خاص زبانی که به گروه یا منطقه و یا قشر خاصی مربوط می شود تعریف کرده است و در ادامه می گوید که کلمه idiom اشاره دارد به
“عبارتی که در کاربرد زبانی وجود پیدا می کند و مخصوص همان کاربرد و همان ساختار زبانی است و معنی آن چه بسا که از معنی تک تک کلمات آن عبارت استنباط نشود. این
فرهنگ مثال Monday week را ذکر می کند که معنی این دوشنبه نه، بلکه دوشنبه بعد می دهد و این معنی از کلمات week (هفته) و Monday (دوشنبه) استنباط نمیشود.
فرهنگ لانگمن (Longman) از واژه idiom به معنی “گروهی از کلمات که معنی خاصی دارند و آن معنی از معنی تک تک کلمات متفاوت است” یاد کرده است. این فرهنگ مثال under the weather را آورده است که به معنی “مریض” است، ولی امروزه این معنی ارتباطی با کلمات موجود در این اصطلاح ندارد.
فرهنگ بزرگ و تاریخی آکسفورد، در نسخه الکترونیکی خود (۲۰۰۵)، اولین تاریخ ثبت واژه idiom را، با املای لاتینی آن، که سال ها با همین اما به کار می رفت، سال ۱۵۷۵ ذكر
می کند و آنرا به معنی “شیوه بیان و یا عبارت پردازی خاص” درج می کند که در جمله زیر بکار رفته است:
- So woulde I wish you to frame all sentences in their mother phrase and proper idioma?
از آنچه که گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که هر اصطلاحی دو ویژگی مهم دارد: اول آنکه معمولأ ساختار ثابتی دارد که اهل زبان به راحتی آن را تشخیص می دهد و هر کسی
نمی تواند مثل آن را بسازد؛ دیگر آنکه یک اصطلاح از شکل استعاری زبان و غير تحت اللفظی آن استفاده می کند. اگر به دو مثال زیر دقت کنیم، متوجه کاربرد استعاری زبان
خواهیم شد:
- I’ve lost my car keys.
- I’ve lost my confidence.
در جمله اول، کلمه lost، معنای تحت اللفظی و عادی خود را دارد، ولی در جمله دوم، این کلمه، با توجه به کلمه همجوار خود confidence به معنی اعتماد، در معنی استعاری به کار
رفته است. اصطلاحات زبان انگلیسی، و یا احتمالا هر زبان دیگری، از همین کاربرد زبانی استفاده می کنند. عباراتی را که در چنین قالب زبانی به کار می بریم و کاربرد آنها بیش از
حد متعارف است، کلیشه ((cliché مینامند. اصطلاحات زبان انگلیسی از این ویژگی برخوردارند و توصیه کرده اند که از این قالب زبانی در نوشته های رسمی استفاده نشود.
کتاب اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی همراه با تاریخچه آنها – مقدمه
و در پایان باید پرسید که آیا اصطلاحات یک زبان را می توان به زبان های دیگر ترجمه کرد. پاسخی که معمولا به این سؤال می دهند این است که ” نه، نمی توان “. اما مترجمان و نویسندگانی که هم به زبان مبدا و هم به زبان مقصد و نیز با فرهنگ هر دو زبان آشنا هستند، تلاش می کنند تا معادلهای نزدیکی را پیشنهاد کنند.
کتاب اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی همراه با تاریخچه آنها – A
-
An ace up your sleeve: a surprise, a secret advantage
برگ برنده
-
I don’t know how Henry is going to get his mom to buy him a bike, but I’m sure he has an ace up his sleeve.
منشأ:
در زمان های قدیم لباس ها جیب نداشت و مردم وسایل خود را در آستین لباس
خود پنهان می کردند. بعدها شعبده بازها اشیای کوچک و حتی حیوانات را در آستین پنهان
می کردند تا در یک موقعیت مناسب تماشاچیان را متعجب سازند. در اوایل قرن نوزدهم ورق بازهای حرفه ای برگ برنده را در آستین خود پنهان می کردند تا در کمترین زمان، بدون
آنکه کسی متوجه شود، آنرا بیرون بیاورند و برنده بازی شوند.
-
Achilles heel: a weakness or fault in a person or system that can result in its failure
نقطه ضعف، پاشنه آشیل
- A misbehaving minister is regarded as a government’s Achilles heel and is expected to resign.
منشأ:
آشیل قهرمان و جنگجوی بزرگ یونان در کتاب ایلیاد هومر است. تنها نقطه آسیب پذیر بدن این روئین تن پاشنه های وی بوده است. دلیل این امر آن است که مادر وی هنگام
غسل دادن آشیل در رودخانه جادویی استیکس او را از پاشنه هایش گرفته و وارد رودخانه کرده بود. در جنگ تروا، پاریس، قهرمان تروا، با زدن تیری زهرآلود به پاشنه او، وی را از
پا درآورد.
-
Add fuel to the fire: to make an argument or disagreement worse
آتش را دامن زدن؛ وضعی را بدتر کردن
-
I was already angry with you, and when you forgot to pick me up, that really added fuel to the fire.
منشأ:
هزاران سال پیش مورخی رومی بنام لیوی(Livy) این عبارت را به کار برد. اگر شما آب روی آتش بریزید، آتش
خاموش می شود. اما اگر مواد سوختنی مثل زغال یا هیزم بر آن
بریزید، آتش شعله ورتر می شود. اگر “آتش نشان دهنده هر نوع دشواری باشد، در آن صورت هر چیزی که این دشواری را سخت تر کند مواد سوختنی اضافه شده به آن خواهد
بود. این مفهوم در مورد باد زدن شعله (fan the flames) نیز صادق است.
- (Be) afraid of your own shadow: very easily frightened, especially of small or imaginary things
از سایه خود ترسیدن؛ مدام در نگرانی و دلهره به سر بردن
- My dog was afraid of its own shadow when it was a puppy, but now it barks fearlessly at the biggest dogs.
منشأ:
سایه می تواند ترسناک باشد. به عنوان مثال، فیلم های ترسناک پر از سایه های ترسناک اند که تا حدی نفس بیننده را در سینه حبس می کنند و یا گاهی از فرط ترس و وحشت وی را از صندلی خود می پرانند. جای تعجب نیست که واژه umbra که در زبان لاتین باستان به معنی “سایه” است، معنی “روح” یا “شبح” نیز می دهد. در دنیای امروز چیزهای واقعی
نیز وجود دارند که واقعا ترسناک اند ولی اگر فردی از سایه خود بترسد، باید فردی نا آرام و عصبی باشد که به راحتی ترس وجودش را فرامی گیرد.
- Air or wash your dirty linen / laundry in public: to talk about your personal matters in public, usually while quarreling
دعواها و مسائل خصوصی خود را پیش جمع مطرح کردن
- My upstairs neighbours fight a lot and air their dirty laundry in public.
دیدگاهتان را بنویسید