اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی قسمت سوم 2024
تصور کنید که بجای آویزان کردن لباس های شسته و تمیز خود از طناب، لباس های کثیف خود را در فضای باز آویزان کنید؛ آیا اینکار باعث شرمندگی شما نخواهد شد؟ لباس های
کثیف کنایه از مسائل شخصی و خصوصی شما است که آنها را در مکان های عمومی و شلوغ با صدای بلند مطرح می کنید تا دیگران نیز بشنوند. متأسفانه بعضی ها این کار را می کنند و مسائل خصوصی خود را در ملاء عام مطرح می نمایند.
اصطلاحات پرکاربرد در زبان انگلیسی با ترجمه فارسی
Albatross (around your neck): a very difficult burden that prevents you from succeeding
وبال گردن
- The national debt is an albatross around the president’s neck.
منشأ:
در سال ۱۷۹۸ ساموئل تیلر کلريج، شاعر بزرگ دوره رمانتیک ادبیات انگلیسی، معروف ترین شعر خود به نام «سروده های دریانورد کهن» را به چاپ رساند. در این شعر دریانوردی
جوان پرنده دریایی بزرگی را به نام مرغ طوفان (albatross) میکشد. در آن ایام کشتن مرغ طوفان نماد شومی بود. بعدها اتفاقات ناگواری در کشتی رخ می دهد و همه اینها را
به خاطر کشته شدن پرنده دریایی می دانند. کارکنان کشتی برای نجات خود و بعنوان سرزنش، پرنده مرده را از گردن مرد جوان آویزان می کند.
دوجین همیشه دوازده تاست، پس چرا دوجین نانواها سیزده تاست؟ در قرون گذشته در انگلستان بعضی نانواها با پختن نان های پفکی، که ظاهرا بزرگ ولی در واقع کم وزن
بودند، سر مشتریان خود کلاه می گذاشتند. در سال ۱۳۶۶ مجلس انگلستان قانونی برای مجازات نانواهایی که زیر وزن معمول نان می پختند، تصویب کرد. نانواها از ترس
مجازات به
ازای هر دوازده عدد نان که مشتری سفارش میداد سیزده عدد نان به آنان می دادند.
-
Ballpark figure: a rough estimate
رقم یا عدد تخمینی، رقم یا عدد سردستی
-
I can’t give you anything more than just sort of a ballpark figure.
منشأ:
در اوایل ورزش بیسبال، گزارشگرهای ورزشی از صاحبان تیم ها می پرسیدند که چند نفر برای تماشای بازی آمده اند. صاحبان با اینکه می دانستند که دقیقا چه تعدادی بلیط
فروخته اند ولی برای اینکه نشان دهند که بیسبال دارای محبوبیت زیادی است عدد تخمینی بالایی را ارائه می دادند. امروزه هنگام تخمین زدن هرگونه عددی این اصطلاح را به کار
می برند.
-
His bark is worse than his bite: the threat is often worse than the action taken
پارس بیخودی می کند؛ فقط هارت و پورت می کند.
- The new director yells a lot, but her bark is worse than her bite.
منشأ:
این اصطلاح به اواسط قرن هفدهم برمی گردد. سگی که بلند پارس می کند این گمان را ایجاد می کند که می تواند سر آدم را بکند. اما اگر گاز نگیرد گفته میشود که پارسش بدتر از گاز گرفتن است و فقط هارت و پورت می کند.
- Bark up the wrong tree: to have the wrong idea about something
سوراخ دعا را گم کردن؛ اشتباهی گرفتن
-
The police spent three months barking up the wrong tree on the murder investigation.
منشأ:
این اصطلاح به دورانی مربوط می شود که آمریکا مستعمره اروپا بود. در آن زمان شکار راکون ورزش محبوب و پرطرفدار آن دوره محسوب می شد. هنگام شکار از سگهای آموزش
دیدهای استفاده می کردند که راکون را تا پای درختی که حیوان خود را در بالای آن مخفی می کرد دنبال می کردند، و سپس با پارس کردن به شکارچی خبر می دادند. گاهی اوقات راکون از همان بالای درخت به روی درخت دیگری میپرید و سگ نیز به اشتباه گمان می کرد که راکون همچنان بالای درخت است و به پارس کردن خود ادامه می داد. این اصطلاح
برای اشاره به زمانی است که شما چیزی یا شخصی را به اشتباه مورد توجه قرار می دهید، و یا زمانی که در حین انجام کاری از هدف خود دور می شوید و کارهای بی ربط دیگری
انجام می دهید.
-
Batten down the hatches: to get ready for a difficulty or crisis
کمربندها را سفت بستن، آماده مشکلی شدن
-
We’d better batten down the hatches. The weather service says a tropical storm is headed our way.
منشأ:
این اصطلاح که از اوایل قرن نوزدهم میلادی می آید به دریانوردی مربوط می شود. ملوانان برای اینکه کشتی خود را آماده مقابله با هوای طوفانی دریا بکنند، با استفاده از
پارچه های کتان ضد آب و چوب قسمت های ورودی به محفظه محموله کشتی را می پوشاندند. امروزه از این اصطلاح برای اشاره به مواقعی استفاده می شود که شما با انجام یک
رشته کارهای پیشگیرانه خودتان را برای مقابله با هر رخدادی آماده می کنید.
-
Beat / flog a dead horse: to try to do something that is impossible
زور بیخودی زدن؛ تلاش بیهوده کردن
-
He tried to convince his sister, but he was beating a dead horse.
منشأ:
این اصطلاح به روم باستان برمی گردد، یعنی درست زمانی که نمایشنامه نویس معروف پلاتوس (Plautus) در سال ۱۹۵ قبل از میلاد مسیح آن را در نمایشنامه خود مورد استفاده
قرار داد. داستان این نمایشنامه از این قرار بوده است که اسب مرده ای را که بر روی زمین افتاده بود آنقدر شلاق می زنند تا از جا بلند شود و بار حمل کند، هرچند که این کار
قاعدتا کار بیهوده ای است. امروزه نیز از این اصطلاح برای اشاره به مواقعی استفاده می شود که شخصی کاری را سعی می کند انجام دهد که دیگران قبلا انجام داده اند.
-
Beat about /around the bush: to avoid answering a question
حاشیه رفتن، صغرا کبری چیدن
-
Stop beating around the bush. Whom are you taking to the party?
منشأ:
این اصطلاح به قرن شانزدهم میلادی برمی گردد. در آن زمان شکارچیان افرادی را استخدام می کردند که به آنها طبال گفته می شد. کاری که این افراد باید انجام می دادند این بود
که کاری کنند حیوان از پشت بوته ها بیرون بیاید تا از این طریق شکارچی بتواند بهتر به آنها شلیک کند. اما گاهی مشکل این بود که ممکن بود حیوان خیلی زود و قبل از
رسیدن شکارچی خود را نمایان کند که در این صورت طبالها مجبور بودند از چوب بلندتری برای این کار استفاده کنند. امروزه از این اصطلاح برای اشاره به مواقعی استفاده
می شود که افراد به جای اشاره کردن به اصل موضوع مدام در حال صحبت کردن در مورد مطالب حاشیه ای هستند.
-
Beat the band: with much noise, excitement, or commotion
با سر و صدای زیاد، با انرژی
- The audience cheered and stamped and clapped to beat the band.
منشأ:
این اصطلاح به اوایل قرن نوزدهم میلادی در انگلستان برمی گردد و بعدها وارد سرزمین آمریکا شد. شاید این اصطلاح به این موضوع مربوط باشد که چون ساز زهی معمولا دارای
صدای بلند و نشاط بخش است در نتیجه هر چیزی که آن را به صدا در بیاورد پر شورتر و مهیج تر خواهد بود. از طرفی دیگر شاید این اصطلاح به آن دسته از افرادی اشاره داشته
باشد که با راه رفتن در مقابل گروه موزیک نظامی آنها را هدایت می کردند. به هرحال، از این اصطلاح در مورد دستیابی به چیزی بزرگ و جالب توجه استفاده می کنند.
- Beat / turn your swords into ploughshares: to stop fighting and turn your attention toward peaceful activities
شمشیرها را به زمین نهادن؛ خصومت ها را کنار گذاشتن
The prime minister would like them to beat their swords into ploughshares and abandon all plans for war.
منشأ:
این اصطلاح معروف از انجيل می آید. واژه “swords” در اینجا استعاره از خصومت و دشمنی و واژه “ploughshares” نشانه صلح و دوستی است.
-
Beauty is in the eye of the beholder: different people have different opinions about what is beautiful
علف باید به دهن بزه شیرین باشد؛ سلیقه ها متفاوت است.
دیدگاهتان را بنویسید